Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش خبرگزاری فارس از اهواز، قتل‌های ناموسی هنجار اجتماعی دیرپایی است که با وجود تحولات صورت گرفته در ابعاد مختلف اجتماعی  در جوامع امروزی  اما همچنان پابرجا مانده است و شاید پذیرش باورهای مردسالارانه و پای بندی به باورهای سنتی از عوامل مهم نگرش مثبت به این قبیل قتل‌ها باشد.

جامعه‌شناسان راهکار مقابله کاهش قتل‌های ناموسی را  در خارج کردن این جرم از حوزه جرایم خصوصی و مقابله با زمینه‌های بروز آن یعنی نابرابری جنسیتی عنوان می‌کنند به ویژه که که این قتل‌ها عدالت قضایی را نزد جامعه بانوان سیاه جلوه می‌دهد

اگر چه زن‌کشی مسئله‌ای جهانی است و هر از گاهی از گوشه و کنار نقاط مختلف کشور و جهان خبرهایی مبنی بر قتل دختران و یا  زنان توسط اعضای خانواده خود به گوش می‌رسد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

اما آنچه چند روز گذشته به نام دفاع از ناموس در اهواز رخ داد نه تنها به بهداشت روانی مردم استان بلکه کل کشور آسیب رساند.

به همین دلیل به منظور بررسی برخی زوایای این مساله با عبدالرضا نواح استاد جامعه شناسی و عضو هیئت علمی گروه جامعه شناسی دانشگاه شهید چمران اهواز گفت‌وگو کردیم که در ادامه می‌خوانید.

فارس: نظر شما در خصوص قتل دختر 17 ساله اهوازی چیست و نتایج این حادثه را چطور پیش‌بینی می‌کنید؟

دکتر نواح: در ابتدا به خانواده غزل به دلیل قتل فجیع دخترشان تسلیت عرض می‌کنم، قتل ناموسی  امر مذموم بوده و پسندیده نیست، چرا که در آن قساوت دیده می‌شود و از بقایای نظامهای کهن اجتماعی باقی مانده است.

در حادثه اخیر یک خانواده‌ به دلیل کشته شدن فرزندشان داغدار شد و قاتل که باید محاکمه شود و اگر فرزندی حاصل این ازدواج باشد سرنوشتی نامشخص خواهد داشت. عوارض این حادثه ممکن است فراتر از این خانواده را نیز در بربگیرد و چه بسا مجبور باشند برای حفظ آبروی خود از محل زندگی خودشان به جای دیگری بروند و حتی شغل خودشان را از دست بدهند.

به حل شدن این مسأله در کوتاه مدت امیدوار نیستم

جوامع معاصر به این پدیده‌ها دامن می‌زنند و اتفاقی که برای غزل  افتاد با توجه به  ارتباطی که وی  با فردی سوری در کشور دیگر پیدا کرده نمی‌توان امیدوار شد که این مسأله در کوتاه مدت یا بلند مدت حل شود، چرا که  این موضع سنتی است و با یکسری باورهای عرفی و اعتقادی آمیختگی پیدا کرده و گره کوری درست شده که به سادگی حل نمی‌شود.

اما می‌توان با فرهنگ سازی آن را تعدیل و از نوع خشونت آمیزش دور کرد؛ قانون، طلاق را برای این مواقع گذاشته است که اگر چنین اتفاقی افتاد راه نجاتی برای دو طرف قضیه باشد.

فارس: یکی از نقدهای اساسی که به قانون مجازات اسلامی در مورد قتل‌های ناموسی می‌شود این است که چرا قاتل بعد از گذراندن چند سال محکومیت آزاد می‌شود و گویا قانون نیز انتقام خود را در قالب این قتل از مقتول می‌گیرد؟

دکترنواح: بنده حقوقدان نیستم اما به عنوان یک شهروند و متخصص در زمینه جامعه‌شناسی به نظرم  قانون‌های ما بازدارندگی لازم را ندارند، به طور مثال و طبق اطلاعات و برخی اخبار که از اطرافیان می‌شنویم ممکن است شخصی به حبس ابد محکوم شده باشد اما می‌بینیم پس از چند سال این امکان برای آن فرد فراهم می‌شود که از زندان آزاد شود.

خاطرم هست در ایامی که مرحوم آیت الله یزدی رئیس قوه قضاییه بود در خصوص بحث‌های ناموسی موضع گرفت و گفت: قانون نباید به شکلی باشد که حتی اگر اولیاء دم رضایت دادند با توجه به اینکه برخی مسائل و مشکلات در نظام عشیره‌ای وجود دارد قصاص نشود.

40 درصد قتل‌ها ناموسی است

بنده در اخبار خواندم پدر مقتول(غزل) گفته است: که رضایت نمی‌دهم اما مطمئن باشید رضایت آن را جلب می‌کنند چرا که اگر رضایت ندهد دعواهای طایفه‌ای و خانوادگی رخ می‌دهد و با توجه به مسائل مختلفی مانند وجود اسلحه و... که در استان داریم خدا می‌داند این مساله از کجا سر در می‌آورد.

انتظار می‌رود قانون گذاران با جدیت بیشتری به این مسأله نگاه کنند آمارهایی که در این چند روز گزارش شد نشان می‌داد حدود 40 درصد کل قتل‌ها در کشور را، قتل‌های ناموسی تشکیل می‌دهد که این آمار، نگران کننده است و باید علاوه بر قانونگذار، نهادهای حمایتی نیز از زنان حمایت کنند، ما نهادهای حمایتی لازم را نداریم و اگر هم داریم عملکرد مناسب ندارند.

امیدواریم قانوگذار مساله را به شکلی تجویز کنند که قاتل قسر در نرود، چرا که همین سبب می‌شود افراد دیگری پا در همین مسیر بگذارند و این راه تبلیغی می‌شود برای کسی که با این مشکل مواجه می‌شود و این سبک قانونگذاری سبب شود مردم فکر کنند قانون  به درستی از حقوق ضایع شده  افراد دفاع نمی‌کند و مجبور شوند خود  به دفاع شخصی از خود و به چنین قضایایی مبادرت کنند.

فارس: به نظر می‌رسد در جریان قتل ناموسی اخیر عامل محیطی( طعنه زدن اطرافیان به قاتل و سرزنش کردن آن)  بر عامل انسانی بی تاثیر نبوده است و قاتل را بیش از پیش غیرتی کرده است، نظرتان چیست؟

مسأله تعصب یک مسله جدی است

دکتر نواح:مسأله تعصب یک مسأله جدی است و نمی‌توان  آن را فراموش کرد، اما مشابه این مسأله در جامعه ما و جوامع دیگر زیاد واقع می‌شود اما راه‌های مسالمت آمیزتری را برای حل و فصل  این مساله  در نظر گرفته‌اند.

از طرفی در جامعه شناسی یک تئوری داریم به نام تئوری «انگ زدن» و مردم در جوامعی که زندگی می‌کنند یکسری ارزش‌ها عرف می‌شوند و خیلی‌ها دنبال این نیستند که این ارزش‌ها درست یا غلط است.

اکنون همه آنهایی که این جوان(قاتل) را به این کار تحریک کردند و مبادرت به این کار شنیع کردند جه بسا اکنون کنار کشیدن و شاید عمل این جوان  را تقبیح هم کنند، اکنون این جوان باید چند سالی را در زندان به سر ببرد و آینده‌اش از بین برود و معلوم نیست چه سرنوشتی پیدا می‌کند.

بلاخره انسانی را کشته و شاهد قتل و سلاخی وی بوده است این‌ها در روح و روان فرد قاتل می‌ماند و معلوم نیست چه پیامدهایی دارد.

با توجه به این محل زندگی این خانواده‌ها پرجمعیت و با جمعیت غالب قوم عرب است، و مناطق عرب نشین اگر اشتباه نکنم سعی می‌کنند یک دست و از تیره‌ها و قبایل همسو و هماهنگ بوده و نظام خانوادگی بین آن‌ها حاکم باشد.

فارس: راه حل چیست و چگونه می‌توان این سبک از زندگی و فرهنگ غلط در جامعه سنتی را تغییر داد؟

دکتر نواح:  تا زمانی که این سبک از زندگی و فرهنگ در بین عشایر وجود دارد و  طایفه، مانند سازمان و نهادی از  افراد و اعضای عشیره محافظت کند، متاسفانه شاهد این پیامدها  خواهیم بود و در این شرایط چاره‌ای نداریم جز اینکه به سمت جامعه مدنی حرکت کنیم.

 برای تقویت جامعه مدنی نیاز به تقویت نهادهای اجتماعی وجود دارد اما در استان‌های مرزی مثل خوزستان، لرستان، کردستان و کرمانشاه به عنوان  استان‌هایی که هنوز ساختار عشیره‌ای آن‌ها پا برجا مانده و این مسائل را دارند سخت است.

بزرگان عشایر کارکرد اجتماعی خود را از دست داده‌اند

فارس: معمولاً در رأس عشایر افرادی قرار دارند که از پایگاه اجتماعی بالایی برخوردار و تقریباً مورد قبول همه افراد طایفه هستند، به نظر شما نقش این افراد در کاهش این تنش‌ها چقدر می‌تواند موثر باشد؟

دکتر نواح: مشکل ما همین جا است و تا زمانی که ما بزرگان عشایر را داریم که نظام عشیره‌ای را تقویت می‌کنند امیدی به گذر از این وضعیت به وضعیت مدنی نخواهیم داشت.

ّدر کوتاه مدت باید از ظرفیت آن‌ها استفاده کرد اما بنده معتقد هستم بزرگان عشایر نقش تعیین کننده‌ای ندارند و معمولاً بعد از وقوع این حوادث به آن‌ها رجوع می‌شود در حالی که رجوع به آن‌ها قبل از وقوع حادثه مهم است و این نهاد(بزرگان عشایر) باید آنقدر مورد اعتماد باشد که مثلاً   وقتی فردی دخترش با این مسائل مواجه است به آن‌ها مراجعه کند و بزرگ عشیره ریش سفیدی  کرده  و از اتفاقات آینده جلوگیری کند.

من تصور می‌کنم در نظام عشایری گذشته بزرگان حرفی برای  گفتن داشتند و دیگران از آن‌ها تبعیت می‌کردند؛ در جایگاه بهتری قرار داشتند، پول بیشتر و احتمالا چند تفنگ دار داشتند که به واسطه آن‌ها قدرت فیزیکی داشتند اما الان اینطور نیست.

در شرایط فعلی همه دانشگاه می‌روند و تحصیل می‌کنند علاوه بر این جامعه شهری و زیست شهری  سبب بالا رفتن سطح آگاهی است همچنین فضای مجازی هم معلومات ما را در برخی موارد بالا برده است به همین دلیل  فکر می‌کنم کارکرد بزرگان عشایر ضعیف شده است.

البته از این موضوع زیاد اطلاع ندارم اما با شیوخ عرب در خصوص موضوعی نشسته‌ام، به نظرم با این زیست اجتماعی که در حال حاضر در مملکت داریم بزرگان عشایر بیشتر نماد هستند تا اینکه قدرت واقعی داشته باشند  و بتوانند از این قدرت استفاده کنند.

فارس: به نظر شما چه عاملی سبب شد غزل جذب مرد سوری شود و به آن اعتماد کرد؟

دکتر نواح: مقتول سنی نداشته است و همانطور که در اخبار آمده بود صاحب فرزندی هم بود که احساس تعلق زیادی به آن نداشته است و این اتفاق در سن 17 سالگی یعنی پایان دوره نوجوانی و آغاز دوران جوانی برای وی رخ داده و هیچ تجربه‌ای نداشته است.

مقتول مهارت زندگی را کسب نکرده است

با توجه به اینکه در سن پایین ازدواج کرده و شرایطی که متأسفانه پیرامون ازدواج در ابتدای راه جوانی وجود دارد، مدرسه خود را ادامه نداده، دیپلم نگرفته و پا به دانشگاه نگذاشته است، یعنی همه آنچه را سبب می‌شود از مهارت‌های زندگی استفاده کند را کسب نکرده است.

بعد از خواندن خبر و دریافت برخی اطلاعات تکمیلی  از جسارت این دختر تعجب کردم که وی در این سن و سال اعتماد می‌کند  و از اهواز به تهران و از تهران به خوی و از خوی به ترکیه  و در آخر در کمپ مستقر می‌شود، ترکیه‌ای که برای زنان ایرانی جای بسیار خطرناکی است، به نظرم کاری که این دختر انجام داد بیش از اندازه ساده‌لوحانه است.

در جامعه ما کودک همسری یک معضلی است که ظاهراً هم کسی قدرت مقابله  با آن را به آن صورت ندارد، و تعجب کردم وقتی مصاحبه پدر غزل را خواندم که گفته بود: که سن و سال غزل برای ازدواج کم بود و ما برای عقد آن گواهی رشد گرفتیم قانونگذار و مجری قانون پس چه می‌کنند که این اتفاقات باید بیفتد.

پدر غزل(مقتول) در جایی گفته: دامادش(قاتل) مردی خوبی بوده  و زندگی خوبی با دخترش داشته و آن اختلافات که بین سجاد و غزل است معمولاً بین هر زن و شوهری اتفاق می‌افتد اما قهر کرده و آشتی کرده که به نظرم درست نیست دختری عادت به ترک  خانه شوهر کند.

در جایی دیگر پدر مقتول می‌گوید: دامادش در بازار کار می‌کند و مشغول است و گاهی تا دیر وقت سرکار است که به نظرم مشکل ما همین جا است چرا که نظام خانواده نیازمند مکانیزم کنترلی است و پدر و مادر خانواده باید در محیط خانه باشند تا فرزندان از آن‌های چیزی یاد بگیرند تا زمانی که وارد جامعه شدند نسبت به آسیب‌هایی که از طرف جامعه متوجه آن‌ها می‌شود کمی روئین تن باشند و بتوانند با این آسیب‌ها مبارزه کنند،کسی که به این شکل سرکار است نمی‌تواند نظارت درستی بر خانواده داشته باشد.

خطرات عدم کنترل خانواده

در مصاحبه خواندم که در طبقه پایین خانواده سجاد و در طبقه بالا دو برادر که هم زمان ازدواج کردند زندگی می‌کنند، این شکل زندگی نگهدارنده است اما کنترل کننده نیست وهر کسی (عروس‌ها) ممکن به بهانه اینکه می‌خواهم به بازار بروم و یا خانواده‌ام را ببینم از خانه خارج شود.

از طرفی سپری کردن زمان زیاد در فضای مجازی خود دلیل این بوده است، که مردی نبوده که زندگی خود را کنترل کند و این واقعیت‌هایی است که متاسفانه به آن توجه نمی‌کنیم و زندگی فقط مادی شده البته فشار اقتصادی را نمی‌توان نادیده گرفت

اما نمی‌شود تا شب دنبال دو ریال پول باشم و حواسم نباشد در زندگی‌ام چه می‌گذرد و همسرم و بچه‌ها چه کارهایی می‌کنند، قطعاً زندگی از دستم می‌رود و با توجه به اینکه شغلم آزاد است شب با تن خسته و افسرده فقط پولی به خانه بیاورم.

گاهی هم با گلایه همسر مواجه می‌شوم که مجبور شوم از خانه برای کسب درآمد بیرون بروم؛ واقعا اینطور نمی‌شود، بنده اسم این شرایط را زندگی نمی‌گذارم.

علاوه بر این مهاجرت سرمایه‌های انسانی و مالی را داریم و بعد  هم می‌بینیم چنین اتفاق ناگواری رخ می‌دهد که  مو به بدن آدم  راست می‌شود.

 ما به واقع زندگی نمی‌کنیم منظور از زندگی مضمون جامعه شناسی زندگی است که در آن تفریح، گذراندن اوقات فراغت، شادی، جشن، مسافرت سالیانه و... وجود داشته باشد و سنت‌های مذهبی پاسداری شوند، ما هیچ کدوم از این‌ها را درست نداریم.

در عرض دو سه هفته اتفاقات ناگواری در مناطق مختلف کشور  رخ داد، یکی از آن‌ها شهادت سرهنگ ناجا بود که  این بنده خدا  نیز با قساوت قلب کشته شد و ما به شنیدن این اخبار عادت کردیم.

امیدوارم مسؤولان ذیربط به جای موعظه‌های اخلاقی که درجه فواید آن روز به روز  به دلیل واقعیت‌های پر رنگ اجتماعی کاهش پیدا می‌کند کمی به دستاوردهای علمی روی بیاورند و از دانشگاه استمداد بطلبند خصوصاً از رشته‌هایی با گرایش اجتماعی و نکاتی که ارائه می‌دهند را حتی المقدور  به کار بگیرند.

انتهای پیام/

 

 

منبع: فارس

کلیدواژه: قتل ناموسی غزل قتل های ناموسی بزرگان عشایر جامعه شناسی قتل ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۳۶۳۶۹۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

تلنگری جامعه‌شناختی به بحران آب

به گزارش گروه پژوهش خبرگزاری علم و فناوری آنا، بحران آب در ایران از بزرگترین مشکلاتی است که تمام جوانب زندگی و صنعت را تحت تاثیر خود قرار داده است. دلایلی مانند شرایط آب و هوایی و اقلیمی و سو مدیریت در این حوزه به رخ دادن این بحران دامن زده است.

نرگس آذری (دکتری جامعه‌شناسی سیاسی) در مقاله‌ای با عنوان «در باب ضرورت یک انقلاب شناختی در جامعه‌شناسی ایرانی» به این موضوع اشاره می‌کند که دامنۀ بحران‌های محیط‌زیستی ایران اکنون به بحران‌های اقتصادی و انسانی رسیده است، برای مقابله با بحران آب، باید برنامه‌های جدی و جامعی را در سطح جهانی اجرا کرد تا تأمین منابع آبی، کاهش هدررفت آب و افزایش کارایی در استفاده از منابع آبی مورد توجه قرار گیرد.

*  گزارش بانک جهانی در راستای خسارت اقتصادی آلودگی هوا 

این نویسنده در این پژوهش می‌نویسد: به گزارش بانک جهانی خسارت اقتصادی آلودگی هوا سالیانه حدود ۸ میلیارد دلار است و به گزارش وزارت بهداشت و درمان، ذرات معلق کمتر از /۲ میکرون علت مرگ ومیر سالیانه ۲۷۰۰ نفر در تهران است. گزارش‌های رسمی از ویرانی ۶۰ درصد جنگل‌های کشور خبر می‌دهد به گونه‌ای که در بازه زمانی ۱۳۸۷ تا سال ۱۳۹۷، بیش از یک میلیون و ۴۳۰ هزار هکتار از جنگل‌های عمدتاً بلوط دچار خشکیدگی، آفت و تخریب شده‌اند.

آذری در ادامه به این مهم اشاره می‌کند که اکثر شهر‌های کشور فاقد سیستم‌های تصفیۀ فاضلاب مناسب یا هرگونه تأسیسات تصفیه فاضلاب هستند و در پی عدم مدیریت ۱۶ میلیون تن پسماند عادی تولید شده و ۱۰ میلیون متر مکعب شیرابه در روز، آلودگی آّب و خاک مناطق وسیعی از کشور در حال گسترش است.

* ارتباط کمبود آب با قدرت و سیاست

به زعم این پژوهشگر با وجود خسارات انسانی  فراوان مرتبط به انواع آلودگی‌ها و نابودی منابع مشترک ملی، این بحران کمبود منابع آبی بوده است که در سال‌های اخیر، توانسته آگاهی و بسیج اجتماعی حول محور منافع گروهی پدید آورد و بیشترین تنش‌های مربوط به محیط‌زیست را موجب شده است.

بحران کمبود منابع آبی در سال‌های اخیر، آگاهی و بسیج اجتماعی حول محور منافع گروهی پدید آورد و بیشترین تنش‌های سیاسی مربوط به محیط‌زیست را موجب شد

این پژوهشگر بیان می‌کند که در ایران دو دهۀ اخیر، به دنبال خشک شدن آب رودخانۀ زاینده‌رود و کم آبی رودخانه کارون و مخالفت‌های شدید با پروژه‌های سدسازی، انتقال آب از سوی بهره‌برداران یا شهروندانی که متأثر می‌شوند، محیط‌زیست به عینی‌ترین صورت خود به سیاست و قدرت مربوط شده است.

این استاد جامعه شناسی توضیح می‌دهد که اعتراضات مربوط به عدم تأمین آب کشاورزی و شرب شهر‌ها و روستا‌ها در فلات مرکزی ایران به امری متداول بدل شده و به‌ویژه در فصل تابستان به نمادی از ناکارآمدی در فضای مجازی و در رسانه‌های خارج کشور تبدیل شده است.

* بحران آب و جامعه

آذری در این مقاله می‌نویسد: با وجود آن که شاید بحران‌های مربوط به هوا و خاک نیز به اندازه آب تأثیرات مهم بر کیفیت زیستگاه‌های کشور داشته است؛ اما این دسترسی به آب بوده است که با تشکل‌های صنفی و شهروندی پشتیبانی شده، توانسته آگاهی‌های طبقاتی و سیاسی نسبت به این موضوع را در میان ذینفعان برانگیزد.

این پژوهش به این موضوع اشاره می‌کند که بحران آب موجب کنشگری گروه‌های اجتماعی در عرصه‌های قدرت شده است و تأثیر واضح این امر را می‌توان در چالش‌های بزرگ اجتماعی و سیاسی پیرامون پروژه‌های عمرانی مربوط به انتقال آب میان دو عرصه مشاهده کرد.

در پایان باید گفت بحران آب در کشور مسألە آب را به مسألە دسترسی به منابع آبی تبدیل کرده و این دسترسی را با موضوع قدرت مرتبط کرده و بدین ترتیب آن را به امری سیاسی تبدیل کرده است.

* جامعه‌شناسی محیط‌‌زیست

 جامعه شناسی محیط‌‌‌زیست بنا به تعریف، مطالعۀ ارتباط میان جامعه و محیط‌‌زیست و تأثیراتی است که بر هم می‌گذارند. در این مطالعات، هدف یافتن پاسخ برای بحران‌های محیط‌زیستی نیز هست. با این تعریف، جامعه‌شناسی محیط‌زیست در واقع به دنبال نوعی جامعه‌شناسی است که شناخت طبیعت پیرامونی را نیز مدنظر دارد. دوگانه‌ای که لتور به شدت مورد انتقاد قرار می‌داد.

پارادایم طبیعت‌گرایی زمانی که به جامعه‌شناسی می‌رسد تبدیل به جامعه‌شناسی محیط- زیست می‌شود، رویکردی راست‌گرایانه که به دنبال رابطۀ میان جامعه و محیطزیست پیرامونش است بی‌آنکه واقعیتِ پیوستگی میان این دو و تأثیر توأمان آن از سیاست و قدرت را نادیده می‌گیرد

این که اساساً انسان و طبیعت را دو چیز جدا از هم بی‌نگاریم تصوری است که موقعیت هستی-شناسانۀ ما در جهان پس از مدرنیته آن را محقق ساخته و علوم مدرن آن را تثبیت کرده‌اند. این جایگاهِ هستی‌شناختی موجب ایجاد خطا‌های شناختی ما شده است، خطا‌هایی که بهایش را با بحران‌های کنونی محیط‌زیستی می‌پردازیم.

این درحالی است که جامعه‌شناسی به عنوان تفکری  نقاد نتوانسته بر این دوگانۀ ساختگی فائق آید و آن چه با عنوان جامعه‌شناسی محیط‌زیست پدید آورده نیز تکرار همین دوگانگی است.

جامعه‌شناسی محیط‌زیست جایی است که جامعه و محیط-زیست از هم جدا هستند. نقد اولریش بک به جامعه‌شناسی محیط‌زیست را هم در همین راستا می‌توان یافت:

در واقع جهت تحلیل جامعه‌شناسانۀ مسائل زیست‌بومی، باید یک چارچوب مفهومی را ارائه کنیم که ما را قادر می‌سازد آنها را به عنوان مسائلی نه مربوط به محیط‌زیست با دنیای پیرامون ما بلکه به‌عنوان مسائلی ببینیم که ناظر به دنیای درونی جامعه است. طبیعت به خودی خود طبیعت نیست، یک مفهوم، یک هنجار، یک مجموعه، یک اتوپیا، یک طرح بدیل است و امروزه بیش از هرچیز چنین است.

پارادایم طبیعت‌گرایی زمانی که به جامعه‌شناسی می‌رسد تبدیل به جامعه‌شناسی محیط-زیست می‌شود، رویکردی راست‌گرایانه که به دنبال رابطۀ میان جامعه و محیط‌زیست پیرامونش است بی‌آنکه واقعیتِ پیوستگی میان این دو و تأثیر توأمان آن از سیاست و قدرت را نادیده می‌گیرد. در این رویکرد، حفاظت از محیط‌زیست از حذفِ انسان از محیط‌زیست و مداخلۀ انسان در آن می‌انجامد بی‌آنکه قادر به مشاهده تأثیر قدرت و سیاست بر دسترسی به طبیعت باشد. نقطۀ مقابل ِجامعه‌شناسی محیط‌زیست، تعبیرِ محیط زیستی ِجامعه‌شناسی است به گونه‌ای که جز آن ممکن نباشد.

در سوی ِدیگر، اما محیط‌زیست دیگر در پارادایم طبیعت‌گرایانه نمی‌گنجد و تفکر انتقادی جامعه‌شناسی نیز قادر به حفظ محیط‌زیستی بودن خود نیست.

* ایجاد یک انقلاب هستی- شناسی و شناخت‌شناسی در جامعه‌شناسی

در نهایت اینکه نتایج این پژوهش بر موضعی انتقادی استوار است که فراخوانی برای ایجاد یک انقلاب هستی- شناسی و شناخت‌شناسی در جامعه‌شناسی برای به رسمیت شناختن پیوستگی میان انسان به معنای موجودیت اجتماعی و سیاسی‌اش و طبیعت به معنای هر آن چه بر کیفیت زندگی و دسترسی به منابع اثرگذار است.

این فراخوان از ضرورت اتخاذ این رویکرد با توجه به وضعیت کنونی جامعۀ ایرانی ِمتأثر از بحران‌های زیست محیطی سخن می‌گوید و بیش از هرچیز روایت و تاریخی را می‌سازد که برهه‌های هستی‌شناختی معینی را برجسته کرده است. در این تاریخ، طبیعت عاملیتی مهم در شکل‌گیری چیستی کنونی جامعۀ ایرانی دارد و هم چنان در حال اثرگذاری بر حال و آینده آن است. 

گفتنی است این مقاله در ششمین همایش پژوهش اجتماعی در جامعه ایران که توسط انجمن جامعه‌شناسی ایران اسفند 1402 برگزار شد، ارائه شده است.

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • بررسی برنامه‌سازی قرآنی در صدا و سیما از منظر هنری و علوم انسانی
  • کارکرد انتقادی فیلم‌های مستند کمرنگ شده است
  • حق بیمه بیش از ۴ هزار مددجوی کمیته امداد ماهانه پرداخت می‌شود
  • تلنگری جامعه‌شناختی به بحران آب
  • رئیس انجمن جامعه شناسی ایران: پروژه یکدست‌سازی همه جا شکست خورده است/ هر روز شکاف‌های عمیق‌تری بین ایدئولوژی حاکمیت با مردم می‌بینیم/ گروه‌های مختلف مردم به همدیگر احترام می‌گذارند
  • تدابیر لازم برای جلوگیری از خسارت به عشایر اندیشیده شود
  • نشست علمی وحدت و همگرایی مسلمانان از منظر اهل‌بیت برگزار می شود
  • زن ها در ۷۵ هزار سال پیش این شکلی بودند! |‌ عکس | این زن در کوه های زاگرس زندگی کرده است
  • جزئیات بیشتر از گم شدن یسنا کوچولو/ دختر ۴ ساله دزدیده شده بود؟
  • دوری 9 الی 12 ماهه رونی بردغجی، هدف نقل و انتقالاتی بزرگان اروپا از میادین